سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امیدوار بودم به پای هم پیر شویم نه به دست هم...

خیال کن...

 

 

خیال کن روزگارم روبه راهه

خیال کن رفتیو دلم نمرده
خیال کن مهربون بودیو قلبم
کنار تو ازت زخمی نخورده
خیال کن هر چی بین ما نبوده
خیال کن خیلی ساده داری میری
خیال کن بی خیال بی خیالم
شاید اینجوری ارامش بگیری
گذشتی از منو ساکت نشستم
گذشتی از منو دیدی که خسته م
تو یادت رفته که توی چه حالی
کنارت بودمو زخماتو بستم
خیال کن که سرم گرمه عزیزم
خیال کن بی تو هیچ دردی ندارم
خیال کن زمستونه ولی من
توی شب هام شب سردی ندارم
خیال کن قلب من شکستنی نیست
خیال کن حقمه تنها بمونم
خیال کن عاشقم بودی ولی من
شاید قدر تو رو هرگز ندونم
گذشتی از منو ساکت نشستم
گذشتی از منو دیدی که خسته م
تو یادت رفته که توی چه حالی
کنارت بودمو زخماتو بستم

 

 



+ نوشته شده در یکشنبه 92/8/5 ساعت 1:46 عصر توسط آشوب آشفته |  نظر