وبلاگ :
اميدوار بودم به پاي هم پير شويم نه به دست هم...
يادداشت :
مادر
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
شكوفه
????????????
گــــاهــــي اوقــــات ؛
مجبــــوريــــم بپــــذيــــريــــم :
کــــه بــــرخــــي از آدمــــها ....
...
فقــــط ميتــــواننــــد در قلبــــمان بمــــاننــــد !
نــــه در زنــــدگيمــــان ..... !!
پاسخ
كاش تو قلبمونم نميموندن چون خاطراتشون همه ي زندگيمونو درگير خودش ميكنه....
+
حديث
بهشت در دست مادر بود، مادر آن را زمين گذاشت تا ما را در آغوش بگيرد. اكنون مي گويند بهشت زير پاي مادر است