• وبلاگ : اميدوار بودم به پاي هم پير شويم نه به دست هم...
  • يادداشت : آدم برفي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    کارم از يکي بود يکي نبود گذشته است…
    من در اوج قصه گم شدم….
    عشق يعني يکي بود و يکي ” نآبود “

    پاسخ

    رخ به رخ كه شديم من مات شدم و تو چون ژادشاهي كه از اينگونه فتح ها زياد ديده استبي اهميت رد شدي
    + حديث 
    قالب نو مبارك قشنگه///
    ولي الان برف!!!!!!!!!!!!!!
    پاسخ

    ميخوام هر كي بياد خنك بشه...